MicrosoftTeams-image (1).png

افغانستان در ردیف آن عده از کشورهایی است که شهروندان آن به منظور مصونیت و زندگی بهتر به دور از این کشور، رو به مهاجرت غیرقانونی آورده و برای رسیدن به کشورهای مقصد، مسیرهای غیرقانونی و قاچاقی را بر می‌گزینند.

افزایش مهاجرت افغان‌ها به خارج، بازار قاچاق‌بران را پس از حاکمیت امارت اسلامی گرم‌تر کرده است. هم‌اکنون در کابل و ولایات ده‌ها تن از قاچاق‌بران وجود دارند که افغان‌ها را به صورت قاچاقی به کشورهای عضو اتحادیه اروپا، آسترالیا، کانادا و سایر کشورهای قاره آمریکا می‌فرستند.

بسیاری از افغان‌هایی که قصد مهاجرت به کشوری دیگر را دارند، گمان می‌کنند که مهاجرت از طریق روش‌های رایج، درست و عاقلانه هم‌چون پناهندگی، مهاجرت تحصیلی، مهاجرت خانوادگی و سایر گزینه‌ها هزینه زیادی در بر دارد و یا اصلاً ممکن نیست. به همین دلیل یک تعدادی زیادی خانواده‌های افغان به خصوص جوانان می‌کوشند تا از طریق مسیرها یا راه‌های غیرقانونی، به کشوری دیگر مهاجرت کنند و به تصور خودشان سختی راه، هزینه‌ها و مدت زمان را نداشته باشند. غافل از این‌که روش‌های غیرقانونی هم‌چون پناهندگی مشکلات و خطرات متعددی در بر داشته که روان و جسم فرد را تحت شعاع قرار می‌دهد.

در این مقاله پیرامون همین مهاجرت غیرقانونی افغان‌ها و پیامدهای ناگوار مسیرهای غیرقانونی بحث می‌کنیم.

عوامل مهاجرت‌ افغان‌ها

دلایل زیادی به خاطر مهاجرت غیرقانونی رو به گسترش افغان‌ها وجود دارد. وجود ناامنی، برخورد خشن گروه‌های مسلح، انتقام، وضعیت بد اقتصادی، افزایش بیکاری و بحران هویتی از مهم‌ترین عواملی گفته می‎شود که سبب مهاجرت جوانان به کشورهای پیشرفته می‎شود.

در حال حاضر بیشتر از پنج ملیون مهاجر افغان در كشورهای پاكستان و ایران به سر می‎برند. این افراد در اثر تبلیغات دروغین باندهای قاچاق‌چی و فریب آن‎ها، به جای این‌که به كشور برگردند یا مهاجرت قانونی انجام دهند، به صورت مهاجرت غیرقانونی روانه كشورهای اروپایی و آمریکایی می‎شوند.

هم‌چنان، برخی از مهاجران غیرقانونی افرادی هستند که به دلیلی از کشور خود گریخته‌ و ممکن است مورد پیگرد قانونی باشند.

مهاجرت غیرقانونی

منظور از مهاجرت غیرقانونی این است که فرد یا گروهی از افراد بدون داشتن مجوز مربوطه و ویزه، به خاک یک کشور وارد شوند و قوانین مهاجرتی آن کشور را نقض کنند. به عنوان مثال، شخصی برای رسیدن به خاک ایران، ترکیه، کانادا، آمریکا، یونان یا سایر کشورهای اروپایی به جای بهره‌مندی از روش‌های متداول، قانونی و دریافت ویزه؛ از طریق راه‌های زمینی، آبی و حتی هوایی به صورت غیرقانونی، بدون ویزه و قاچاقی وارد خاک این کشورها شود. مهاجران غیرقانونی به جای آن‌که از روش‌های رسمی، پروسه مهاجرت را طی کنند، از طریق قاچاق‌برها و به صورت پنهانی وارد کشور مقصد می‌شوند. سالانه افراد زیادی توسط مرزبانان کشورها هدف گلوله قرار گرفته، در قایق‌های گروهی به دریا می‌افتاده و غرق می‌شوند، از شدت گرسنگی و سختی‌های راه یا طمع و منافع افراد دخیل در قاچاق انسان، جان می‌بازند.

مهاجرت غیرقانونی در اغلب موارد، از سوی کشورهای با وضع اقتصادی و سیاسی وخیم به سمت کشورهای مرفه‌تر و آزادتر اتفاق می‌افتد. عمدتاً هم به دلیل خطر‌های بالای این روش مهاجرتی، معمولاً افراد، مقاصد برتر مهاجرتی را انتخاب می‌کنند تا با این خطر و سختی حداقل به مقصد رویایی دست پیدا کنند. افغان‌هایی‌که از این روش‌های غیرقانونی مهاجرت کرده، در صورت شناسایی در کشور مقصد به خصوص کشورهای ایران و ترکیه دستگیر شده و سپس به افغانستان دیپورت می‌شوند. اگر از کشورهای اروپایی و آمریکایی دیپورت شوند، قطعاً برای سفرهای بعدی به آن کشور به مشکل برمی‌خورن، مگر این‌که شخص با رسیدن به خاک مقصد چه قانونی و چه غیرقانونی، اعلام پناهندگی نماید. در صورتی که شخص دلیل محکم برای پناهندگی داشته باشد و کشور مقصد نیز جز کشورهای عضو کنوانسیون جنیوا باشد، می‌تواند پروسه پناهندگی را طی نماید.

پیامدهای ناگوار مهاجرت غیرقانونی

همان‌طور که در فوق اشاره شد، بسیاری از افغان‌ها گمان می‌کنند که پناهندگی حالت ساده و ایده‌آل حداقل در شرایط بحرانی برای مهاجرت است. آن‌عده از افغان‌ها کم نیستند که به محض ورود به کشور مقصد درخواست پناهندگی می‌کنند، بی‌خبر از آن‌که پناهندگی چه عواقبی برای آنان داشته که خودشان را از روی بی خبری، درگیر این عواقب می‌کنند. در ادامه با مهم‌ترین دلایلی که پناهندگی را به بدترین روش مهاجرتی تبدیل می‌کند آشنا خواهید شد:

  • هزینه‌های گزاف مالی

بر خلاف تصور افراد، مهاجرت غیرقانونی از طریق پناهندگی نه تنها کم‌هزینه نیست، بلکه سالانه هزاران افغان در دام کلاه‌برداران و افراد سودجو می‌افتند که از این طریق مبالغ هنگفتی را از آن‌ها طلب کرده و موجب خسارات مالی قابل توجهی به خود می‌شوند. شرکت‌ها و افرادی که با وعده یک زندگی رویایی، هزینه‌ زیاد را از متقاضیان دریافت می‌کنند، در عمل همانند جنایت‌کارانی هستند که جان شما را به قیمت به دست آوردن سود شخصی خود در خطر می‌اندازند. در حالی که حتی در موارد قابل توجه، شما می‌توانید با هزینه‌ به مراتب کم‌تر از طریق روش‌های غیرقانونی، مهاجرتی از روش قانونی دسترسی داشته باشید. برخی هم از طریق مرزهای آبی و زمینی کشورها، به قاچاق‌بران شناخته شده در آن نواحی، مجدداً پول و هزینه قابل توجهی را مستقیماً پرداخت می‌کنند که صرف جابه‌جایی به مقصد را برای شان انجام دهند که در این حالت هم هزینه‌ها گزاف خواهد بود.

ناامنی، بی‌کاری و امید به آینده‌یی بهتر برای کودکان، خانواده‌ها را وادار کرده تا تمام خطرهای این سفر را به جان بخرند. آن‌ها همه دارایی خود را فروخته و دست به قماری می‌زنند که چندان از برد آن خوش‌بین نیستند.

  • خطرات جانی

مهاجرت غیرقانونی تنها از لحاظ مالی موجب خسارت نشده و برای سلامتی و حفظ جان شما نیز خطرناک است. از آن‌جایی که پناه‌جویان و مهاجران از روش‌های قانونی رفت و آمد استفاده نکرده و به صورت قاچاقی سفر می‌کنند، خطرات بسیاری را باید در این راه از سر بگذرانند. به ویژه مهاجرت‌های قاچاقی به کشورهایی که از دو یا بیش از دو مرز کشور نیاز به عبور باشد، شدت این خطر را به گونه قابل توجه افزایش می‌دهد. برای مثال برای جابه‌جایی‌ها از طریق دریا، افراد زیادی در کشتی‌های باری، کانتینرها، تیلری‌ها و قایق‌ها بر اثر خفه‌شدگی یا غرق شدگی جان خود را از دست می‌دهند. بر اساس آمار اعلام‌شده توسط سازمان بین‌المللی مهاجرت، سالانه بیش از 4000 نفر در مهاجرت‌های غیرقانونی جان خود را از دست می‌دهند و بسیاری از آمار و بیش از این اعداد و ارقام یقیناً در دسترس نیستند.

هم‌چنین در این مسیر زنان و کودکان از همه لحاظ آسیب‌پذیرتر هستند و بسیاری از موارد، مورد آزار و اذیت قرار گرفته و کودکان هم‌راه نیز با انواع مشکلات روحی و جسمی روبه‌رو می‌شوند. حتی برخی از افراد ممکن است ناخواسته در رسانه‌ها و شبکه‌های قاچاق انسانی گرفتار شوند.

  • آزار و اذیت جنسی

مشکلات سفر از یک‌سو و رویه خشن و غیرانسانی قاچاق‌بران از سوی دیگر، مهاجران به خصوص کودکان، نوجوانان، دختران و زنان را در معرض سوی استفاده، آزار و اذیت جنسی قرار داده و قاچاق‌بران در مسیر راه با عزت آن‌ها را به چشم بدکاره می‌بینند. بنابر گزارش رسانه‌ها معتبر شماری از زنان پناه‌جو برای رسیدن به کشورهای اروپایی مورد تجاوز جنسی قاچاق‌بران قرار گرفته‌اند و مجبور شده‌اند با قاچاق‌بران هم‌بستر شوند. حتی قاچاق‌بران رسماً از مردان خانواده، دخترها و زنان آنان را برای هم‌بستری در بدل رسیدن به مقصد می‌طلبند.

به هر صورت، برخی از افغان‌ها هنگام مهاجرت به کشورهای اروپایی به جبر یا رضا تن به هر کاری حتی آمیزش جنسی می‌دهند. با این که آمار دقیقی از موارد تجاوز جنسی قاچاق‌بران به دختران و زنان افغانستان در دست نیست، اما دیده و شنیده‌های پناه‌جویان بازگشته به کشور نشان می‌دهد که تجاوز جنسی در این مسیر چندان امر نامعمولی نیست.

پولیس اروپا یا "یوروپول" با نشر یک اعلامیه خبری گفت که "اینترنت و قاچاق انسان با هم مرتبط اند." این نهاد اشاره کرده است که بسیاری از پلتفارم‌های رسانه‌های اجتماعی، اپلیکیشن‌های دوست‌یابی و گروه‌های خصوصی آنلاین توسط افراد درگیر در قاچاق انسان برای بهره‌کشی جنسی، کاری یا قطع عضو بدن، ربوده می‌شوند. این افراد سعی می‌کنند که مجریان قانون را گم‌راه کنند تا مورد شناسایی قرار نگیرند.

  • احتمال رد شدن کیس

در حال حاضر مهاجرت از روش پناهندگی ممکن است انتخاب افراد بسیار زیادی باشد، حتی افرادی که در آرامش کامل زندگی خود را در کشور اصلی خود دارند؛ آن هم به دلیل همان افکار خیالی یعنی راحتی این روش از بابت هزینه، مدت زمان، صلاحیت‌های لازم و برخی موارد دیگر. هرچند، شهروندان واجد شرایط پناهندگی اند، اما در صورتی که افغان‌ها نیز در خطر بودن شان را ثابت نکنند، کیس آن‌ها رد می‌گردد. رد شدن کیس خود ضربه جدی به پناه‌جو وارد کرده و او را در بی سرنوشتی و حتی اخراج مواجه می‌نماید.  

از سوی دیگر، افراد با استفاده از فرصت‌های پناهندگی، فرصت‌ها از افراد واقعی نیازمند به پناه مانند افراد از کشورهای جنگ زده و افراد واقعا در خطر را در یک کشور ایده‌آل سلب می‌کنند. البته خوش‌بختانه کشورهای مقصد نیز از این قضایا کاملاً با خبر بوده و به راحتی درخواست پناهندگی را قبول نمی‌کنند، مگر این‌که به طور کامل در خطر بودن زندگی پناه‌جو به آن‌ها ثابت شود.

  • زندگی در کمپ‌های پناه‌جویان

پناهندگان پس از ورود به یک کشور باید بتوانند ابتدا ادعای خود را مبنی بر دلیل پناهنده شدن در کشور مقصد اثبات کنند. این امر پروسه قضایی را به دنبال داشته که در بسیاری از پرونده‌ها منجر به رد درخواست فرد پناه‌جو می‌گردد. افرادی که موفق می‌شوند تا در کشور مهمان باقی بمانند، باید ابتدا مدتی را در کمپ‌های پناه‌جویان زندگی کنند تا اجازه ورود به جامعه به آن‌ها اعطا شود. این مدت زمان از دو سه ماه شروع شده و حتی ممکن است به بیش از 2 سال هم طول بکشد. زندگی در کمپ‌های پناه‌جویان به مراتب بسیار سخت و تحقیرآمیز است. درست است که در سال‌های اخیر کشورهای توسعه‌یافته امکانات متعددی را برای راحتی پناه‌جویان در نظر گرفته و امکانات اولیه زندگی را در اختیار شان قرار می‌دهند اما باز این بخش بد زندگی در کمپ‌ها را نتوانسته کم‌رنگ کند.

  • کار مخفیانه و غیرقانونی

پناه‌جویان به محض ورود به کشور مقصد، اجازه اشتغال نخواهند داشت و باید ابتدا بتوانند اقامت موقت آن کشور را بدین منظور دریافت کنند که خود پروسه طولانی دارد. به عبارت دیگر اگر در این مدت نیاز به کسب درآمد داشته باشید، باید مخفیانه و به صورت غیرقانونی کار کنید که ممکن است اثرات منفی زیادی را برای شما به هم‌راه داشته باشد. برای مثال بسیاری این خطر را پذیرفته و حتی در همان کمپ‌های پناهندگی هم به کارهای سیاه برای کسب حتی کمی درآمد، مشغول می‌شوند.

  • عدم امکان بازگشت به خانه

پناهندگان پس از ورود به کشور مقصد ادعا می‌کنند که امکان زندگی در کشور خود را نداشته و از شرایطی سخت گریخته‌اند. در نتیجه هرگونه راه ارتباطی با نمایندگان کشور خود یا حتی اقدام به بازگشت، موجب از بین رفتن وضعیت فرد به عنوان یک پناه‌جو می‌گردد. این قانون فقط محدود به پروسه قبولی کیس پناهندگی، اخذ اقامت آن کشور و در نهایت اخذ پاسپورت و شهروندی آن کشور نمی‌شود و شخص ممکن است با سفر به کشور مبدا حتی با داشتن شهروندی کشور مقصد، حق اقامت و شهروندی به‌دست آورده را از خود سلب نماید.

  • نارضایتی مردم کشور مقصد

در کشورهایی که پناهنده زیاد شده، مانند کشورهای اروپایی نزدیک به کشورهای جنگ زده در خاورمیانه که آلمان و انگلستان واضح‌ترین مثال‌های آن است، دید شهروندان نسبت به پناهندگان اصلاً خوب نیست. هر چند که شهورندان آن کشور از روی وجدان با افراد پناه‌جو همدردی کرده اما اول و آخر، نوع دید نسبت به پناه‌جویان به عنوان سربار آن کشور است. در واقع خرج پناه‌جویان عملاً از حق و جیب مردم و مالیات جمع شده‌ آن کشور خواهد بود و این نارضایتی مردم کشور مقصد کاملا قابل توجیه است. حتی بریتانیا یک قدم جلوتر رفته و پناه‌جویان را از خاک شان به یک کشور سومی همانند رواندا اخراج می‌نماید.

  • عدم حقوق برابر شهروندی تا سال‌ها

حتی یک شخص که کیس او قبول شده است، تا شهروند آن کشور نشود، ممکن است در مواردی هر چند جزیی اما هم‌چنان دارای تفاوت در حق و حقوق شهروندی با شهروندان اصلی آن کشور داشته باشد و تا زمان دریافت پاسپورت آن کشور، این وضعیت حاکم خواهد بود. حال شما همین وضعیت را برای حالت پناهندگی در نظر بگیرید و به ویژه در خصوص موارد ذکر شده در فوق. برای مثال، فرض کنید به شما اجازه کار داده شود اما اگر صاحب کار بداند که شما بدون ویزای کار و با پناهندگی به این کشور آمده اید و بنابر دریافت اجازه‌ کار به دنبال کار هستید، به سختی شما را استخدام می‌نماید. دیگر هم نیاز به توضیح ندارد.

  • مسیرهای صعب‌العبوری

پناه‌جویان مرد، زن، جوان یا کودک از افغانستان یا هر کشوری که بخواهد حرکت کنند؛ برای آغاز سفر باید از مسیرهای صعب‌العبوری بگذرند که ساعت‌ها پیاده‌روی، عبور از کوه و دریا و رودخانه را به دنبال دارد. اصلا مشخص نیست که قاچاق‌بر یا آدم‌پران‌ها در چه شرایطی افراد پناه‌جو را در دوران فرار و مسیر مهاجرت به کشور مقصد می‌رسانند. سفر با قایق‌های ناامن و تیوپ، کانتینر که باید ساعت‌ها زیر آن قرار بگیرند تا ماموران پلیس مرزی آنان را نبینند، پیاده‌روی‌های طولانی شبانه در جنگل و مسیرهای فرعی، نیازمند قدرت جسمانی خارج از تصوری است. این‌ها حقایقی استند که فرد پناه‌جو در طول مسیر باید آن‌ها را تحمل کند.

  • مشکلات روحی و روانی جدی در فرد

به دلیل کلیه موارد توضیح داده شده در کلیه معلومات فوق و در کل، به دلیل یک عالم سختی و مشقت مسیر پناهندگی، از مسیر رسیدن به خاک مقصد گرفته تا لحظه اسکان در کمپ کشور مقصد و سپری کردن مدتی طولانی در وضعیتی بسیار بد، مشکلات روحی و روانی بسیار جدی در فرد ایجاد شده و ممکن است تا سال‌ها پس از اخذ تابعیت مقصد، در وجود و روح و روان فرد باقی بماند.

نکته مهم

وقتی در اختیار قاچاق‌بر قرار می‌گیرید، یعنی دقیقاً از وقتی‌که با او معامله‌ یا توافق کردید، هیچ اختیاری از خود تان ندارید، دیگر برای هیچ‌ بخش از زندگی خود تصمیم‌گیرنده اصلی نیستید. اگر هم در دست پولیس بی‌افتید شما را مقصر می‌دانند و کار خود شان را بی‌نقص جلوه داده، اما شما حق اعتراض هم ندارید. افزون بر این‌که جان‌ و هویت‌ خود را در اختیار قاچاق‌بر گذاشته‌ اید، بلکه اعضای خانواده تان را، عزیزان و فرزندان تان را نیز در اختیار او گذاشته اید. در این‌صورت قاچاق‌بران تصمیم‌گیرنده لحظه‌ها، جای خواب، سبک زندگی و خوراک و پوشاک شما خواهند بود.

پیدا کردن قاچاق‌بر به خصوص از طریق رسانه‌ها، شبکه‌ها و ابزارهای اجتماعی سختی خاصی ندارد. به راحتی می‌توان به فرد یا افرادی رسید که یا واقعاً انسان قاچاق می‌کنند یا ادعای آن را دارند. برای همین داستان‌های کلاه‌برداری توسط قاچاق‌بران یا ناپدیدشدن‌شان کم نیست. بسیاری هستند که در همین افغانستان، ایران یا ترکیه، با چرب‌زبانی مسافران را می‌یابند، با آن‌ها به توافق می‌رسند، پول‌شان را می‌گیرند و بعد ناپدید می‌شوند. یا مسافران را بعد از راهی کردن به سمت یونان، رها می‌کنند؛ البته، یونان اولین کشور اتحادیه اروپا است که افغان‌های پناه‌جو به آن قدم می‌گذارند.

در کنار این همکاری پنهان، نهاد دیگری هم در میان است و آن هم صرافی‌ها است. با رونق قاچاق انسان میان افغان‌ها و حتی معروفیت‌ قاچاق‌بران افغانی، به مثابه بهترین جعل‌کاران و افراد کلاه‌بردار به گوش بسیاری از مسافران رسیده است. بسیاری از مسافران هستند که در توافق با قاچاق‌بر تمام هزینه‌ها را پیش از شروع سفر می‌پردازند. بسیاری از آن‌ها هم در میانه راه رها می‌شوند. اما با کم شدن اعتماد میان قاچاق‌بران و مسافران نهاد صرافی به میان می‌آید که گاهی مسافر به همین روش فریب می‌خورد.

مسافران هزینه‌های توافق‌شده با قاچاق‌بر را نزد صرافی می‌گذارند که قاچاق‌بر با آن‌ها همکاری دارد. این صرافی‌ها به شکل شبکه‌ به هم متصل و مشغول به کار استند. ممکن است قاچاق‌بری در افغانستان با صرافی در آلمان، بریتانیا یا هر کشور دیگر همکاری داشته باشد یا قاچاق‌بری که در فرانسه زندگی می‌کند، با صرافی‌ داخل افغانستان همکاری کند. طبق توافق قاچاق‌بر و مسافر، این پول وقتی از نزد صراف آزاد می‌شود که مسافر به مقصد رسیده باشد.

اما خطری که مسافر را برای کلاه‌برداری تهدید می‌کند، ممکن است مواجه شدن با دفتر و محل کسب و کار صراف باشد که برای مدتی به شکل دروغین ایجاد شده باشد یا ممکن است مسافر در میانه راه توسط قاچاق‌بر در خانه‌های مسافرتی گروگان گرفته شود و خانواده یا رابط با صراف، ناچار به آزاد کردن پول شود.

در عین‌حال، صرافی‌های داخل افغانستان لزوماً به بانک مرکزی مرتبط نیستند. دفتری در یک ساختمان تجاری وجود دارد، در ملاقات با مسافرانی عده‌ از همکاران صراف خودشان را مسافران دیگر وانمود می‌کنند و فورم‌های تقلبی که تهیه کرده‌اند، را به مسافران می‌دهند. بعد از چند ماه اما دیگری خبری از آن صرافی در همان ساختمان تجاری نیست.

به هر حال، پس از سقوط دولت جمهوری اسلامی افغانستان، تعداد زیادی از افراد کاردان، کشور را به صورت قانونی و غیرقانونی ترک نمودند. اگر قرار باشد که افراد متباقی نیز افغانستان را ترک کنند، تمام سرمایه‎گذاری دولت در بخش نیروی انسانی در چند سال گذشته به هدر خواهد رفت. بنابراین، نیاز جدی است که جامعه جهانی و رهبران سیاسی با روی دست گرفتن برنامه‎های موثر اشتغال‎زایی و کار آفرینی، از فرار نیروی بشری و مهاجرت غیرقانونی جوانان به سوی دیگر کشورها جلوگیری کند.

کمک و مشوره